متن کوتاه عاشقانه _ فلسفی _ سخن بزرگان

 

این روزا آدما قیمت هر چیز رو می دونن ولی ارزش هر چیز رو نمی دونن !!

.................................... 

خدایا آن گونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم

و آن گونه بمیران که کسی به وجد نیاید از نبودنم . . .

.................................... 

ترجیح میدهم به جای شاخه ای گل بوته ای خار باشم!
که دست هر کودک نابالغی نتواند پایان بخش زندگیم شود…

اگر قلوه سنگ های ته جوی نبود ، ترنّم زیبای آب را چگونه می شنیدیم و اگر سختیها ی زندگی نبود ، چگونه خوبیهای آنرا حس می کردیم

.................................... 

قبل از سپیده دم هوا از هر زمانی تاریکتر است

............................... 

بدان که در نگاه کسی که پرواز را نمی فهمد هرچه بیشتر اوج بگیری کوچکتر خواهی شد.

.................................... 

فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند

بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد . . .

.................................... 

برای خندیدن منتظر خوشبختی نباش…

شاید خوشبختی منتظر خنده ی توست…

.................................... 

همیشه رو به نور بایستید اگر می خواهید تصویر زندگیتان سیاه نیفتد !

.................................... 

همیشه به کسی تکیه کنید که به کسی تکیه نکرده باشد
و او کسی نیست غیر از خدا
سخنی از “کاترین پاندر”

.................................... 

کبوتر نباش که تو دل آسمان پرواز کنی ، آسمان باش تا کبوتری در دلت پرواز کند

.................................... 

هرگاه گرفتن تصمیم مهمی را دشوار یافتید بدانید که علتش تنها یک چیز است و آن اینکه تصور روشنی از ارزشهای خود ندارید
آنتونی رابینز

.................................... 

اگر می خواهی پس از مرگ فراموش نشوی یا چیزی بنویس که قابل خواندن باشد یا کاری
کن که قابل نوشتن باشد
بنجامین فرانکلین

.................................... 

آدمی را امتحان به کردار باید کرد نه به گفتار ،چه بیشتر مردم زشت کردار و نیکو گفتارند.
فیثاغورث

.................................... 

نبردهای زندگی همیشه به نفع قویترین ها پایان نمی پذیرد بلکه دیر یا زود برد با آن کسی است که بردن را باور دارد

.................................... 

یا سخنی داشته باش دلپذیر ، یا دلی داشته باش سخن پذیر . . .

.................................... 

عاشق خام میگه: چون به تو نیاز دارم دوستت دارم ،
عاشق پخته می گه : چون دوستت دارم بهت نیاز دارم

.................................... 

بجای آنکه فکر کنیم که چرا گل ها خوار دارند به آن فکر کنیم که چرا خوارها گل دارند

.................................... 

نه طوطی باش که گفته دیگران را تکرار کنی و نه بلبل باش که گفته خود را هدر دهی
.. سعید نفیسی

.................................... 

التماس به خدا جرأت است . اگر برآورده شود ، رحمت است ، اگر برآورده نشود ، حکمت است . التماس به انسان خفت است . اگر برآورده شود ، منت است ، اگر برآورده نشود ، ذلت است

.................................... 

به خودتان قول بدهید ، هیچوقت به امید تغییر دادن کسی
با او وارد زندگی مشترک نشوید

 

متن کوتاه عاشقانه _ اس ام اس  عاشقانه 15

 

هر چند کسی میان ما حایل نیست

اما نگهت به سوی من مایل نیست

گفتم قسمت دهم ، ولی میگـو یند

چشم تو به هیچ مذهبی قایل نیست . . .

.................................... 

همین مسیر را مستقیم بروی میرسی به دو راهی

یک راه به من ختم می شود ، آن دیگری به ختم من . . .


.................................... 

سوختن با تو به پروانه شدن می ارزد

عشق این بار به دیوانه شدن می ارزد

گر چه خاکسترم و هم سفر باد ولی

جستجوی تو به بی خانه شدن می ارزد . . .


.................................... 

 

آن را که غمی چون غم من نیست چه داند

کز شوق توام دیده چه شب می‌گذراند

وقتست اگر از پای درآیم که همه عمر

باری نکشیدم که به هجران تو ماند . . .

.................................... 

پر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیست / از بس که گره زد به گره حوصله ها را

یک بار هم ای عشق من از عقل میندیش / بگذار که دل حل بکند مسئله ها را . . .

.................................... 

آن حرف که از دلت غمی بگشاید / در صحبت دل شکستگان میباید

هر شیشه که بشکند،ندارد قیمت / جز شیشه دل که قیمتش افزاید...

.................................... 

من

دهقان فداکاری شده ام ، که تمام وجودش را به آتش کشیده روبرویت

و تو

قطاری که چشم  دیدن مرا ندارد ...

.................................... 

اگر باشی محبت روزگاری تازه خواهد یافت / زمین در گردشش با تو مداری تازه خواهد یافت

دل من نیز با تو بعد از آن پاییز طولانی / دوباره چون گذشته نوبهاری تازه خواهد یافت. . .


.................................... 


سلامتیه حرفایی که نه میشه اس ام اس کرد
نه تو چت تایپ کرد
نه میشه پای تلفن گفت
حرفایی که فقط مال وقتیه
که تو رو در آغوش دارم . . .

.................................... 

اگر یار مرا دیدى به خلوت / بگو اى بى وفاى بى مروت

غمم دادى و غمخوارم نکردى / سر و کارت به فرداى قیامت . . .

.................................... 

تو سراپا ادعایی عزیزم

انکار نکن!

عشقت را چشیدم طعم کشک میدهد !

.................................... 

چندیست ز یاران قدیمی خبری نیست

ازآن همه خوبی ومحبت اثری نیست

چشمم به در و گوش به گوشی و دلم تنگ

در کوچه تنهایی ما رهگذری نیست . . .

متن کوتاه عاشقانه _ اس ام اس  عاشقانه14-متن خداحافظی

 

از دست دادمت ، به راحتی یک نفس ، به آسانی یک پلک ، سخت ست ؛ ولی انگار باید

بگویم خداحافظ .ای تمام آن چه دارای ام بودی در این روزگار سخت ، خداحافظ .

.................................... 

خدا حافظ گل مریم گل مظلوم و پر دردم

نشد با این تن زخمی به آغوش تو بر گردم

نشد تا بغض چشمات رو به خواب قصه بسپارم

از این فصل سکوت و شرم غم بارون رو بردارم

.................................... 

برو ای خوب من ، هم بغض دریا شو ، خداحافظ !

برو با بی کسی هایت هم آوا شو ، خداحافظ !

تو را با من نمی خواهم که « ما » معنا کنم دیگر …

برو با یک « من» دیگر بمان « ما » شو ، خداحافظ !

 

لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید...

ادامه نوشته

متن کوتاه عاشقانه _ اس ام اس  عاشقانه 13

 

سوهان می کشم قصه ی دلتنگی هایم را ، تا هموار سازم جاده های آمدنت را . 

  ................................... 
 

هر دم به بهانه ای تو را یاد کنم / افسرده دلم به یاد تو شاد کنم / بی تو دل من چو کلبه ای خاموش است / با یاد تو این خرابه آباد کنم .
 
  ................................... 

آهای ! کافه چی ، میزهایت را تک نفره کن ، نمی بینی ؟ همه تنهاییم !

   ................................... 

تنها گذاشتن تنهاکسی که تنها کس او هستی، تنها گناهیه که هیچ کس و هیچ وقت بخشیده نمیشه .

   ................................... 

دنیای آدم برفی ها دنیای ساده ایست ، اگر برف بیاد هست ، اگر برف نیاید نیست ، مثل دنیای من ، اگر تو باشی هستم ، اگر نباشی … !

   ................................... 

دیدی ای حافظ که کنعان دلم بی ماه شد / عاقبت با عشق و غم کوه امیدم آب شد / گفته بودی یوسف گم گشته باز آید ولی / یوسف من تا قیامت همنشین چاه شد .
   
................................... 
 

فال حافظ زدنت از پی دلتنگی کیست ؟ / من که هر لحظه به یاد تو و دلتنگ تو ام / هر ستاره یه نشان از غم و دلتنگی من / آسمان را بفرستم که بدانی همه جا یاد تو ام ؟ 

   ...................................


زندگی تمامش خطای دید است من تو را می بینم و تو مرا نمی بینی!

   ................................... 

شاید با هم بودن سخت تکرار شود اما به یاد هم بودن را هر لحظه میتوان تکرار کرد .

   ................................... 

سالهاست کوهستان دلم به حرمت ردپایت به برفهایش اجازه ی آب شدن نمیدهد . 





 

بیا آخرین شاهکارت را بیبین...

 

 

بیا آخرین شاهکارت را بیبین

مجسمـه ای با چـشمانی باز

خیره به دور دست

شاید شرق،شاید غرب

مبهوت یک شکست،

مغلوب یک اتفاق

مصلوب یک عشق،

مفعول یک تاوان

خرده هایش را باد دارد می برد

و او فقط خاطراتش را محکم بغل گرفته…

بیا آخرین شاهکارت را بیبین

مجسمه ای ساخته ای به نام «من» !

 

 


متن کوتاه عاشقانه _ اس ام اس  عاشقانه 12

 

حسرت دیدار تو در خاطرم جا مانده است
آن نگاه گاه گاهت وه چه زیبا مانده است

روزهای انتظارم را تو پایانی بیا
باز هم احساس من تنهای تنها مانده است

 ...................................  

رفتی و ندیدی که چه محشر کردم / با اشک ، تمام کوچه را تر کردم

 وقتی که شکست بغض تنهایی من ، وابستگی ام را به تو باور کردم

  ...................................  

دل که رنجید از کسی خرسند کردن مشکل است شیشه بشکسته را پیوند کردن مشکل است

   ...................................   

 اگر سرت رو روی سینه ام بگذاری

هیچ صدایی نخواهی شنید …

قلبِ من طاقت این همه خوشبختی رو نداره

   ...................................  


چرا همه میگن عشق منو تو زمینیه! آخه منو تو که هیچ وقت رو زمین باهم نبودیم
و همش تو رویاها کنار هم بودیم.

   ...................................   

در بازگشت از زیارت " تنهایی " خنده سوغات بیاور من هم پیش پایت " سکوت " را سر می برم

  ...................................   

بلندترین شاخه ی درخت ، یک واژه را می فهمد ، و آن هم "تنهایی" ست

   ...................................  

کسی که در آغوش غم بزرگ شده ، "تنهایی" بهترین همدم اوست

    ...................................   


حسرت دیدار تو در خاطرم جا مانده است آن نگاه گاه گاهت وه چه زیبا مانده است
روزهای انتظارم را تو پایانی بیا باز هم احساس من تنهای تنها مانده است

   ...................................  

 
تبسم را فراموش نکن

لبخند بی هزینه ات گران ترین هدیه است . . .


   ................................... 
 


سر به هوا نیستم اما همیشه چشم به آسمان دارم

حال عجیبی ست دیدن همان آسمان

که شاید تو
دقایقی پیش به آن نگاه کرده ای . . .




 

ادامه نوشته

متن کوتاه عاشقانه _ اس ام اس  عاشقانه 11

 

 هیچ کس ویرانیم را حس نکرد ، وسعت "تنهایی" م را حس نکرد
 در میان خنده های تلخ من ، گریه پنهانیم را حس نکرد

   ................................... 


برو برو که خسته از شکستنم ، من عاصی از هر عشق و هر دلبستنم

 کبوترم که پر زدم ز بام تو ، بیزارم از نامت به لب آوردنم

  ................................... 

من سوخته دل ساکن کوی غم و دردم ، در رفاقت شکست خوردم ولی توبه نکردم

   ................................... 


در شبان غم تنهایی خویش عابد چشم سخنگوی توام
من در این تاریكی من در این تیره شب جانفرسا زائر ظلمت گیسوی توام

  ...................................  

تو آسمانی ومن ریشه در زمین دارم همیشه فاصله ای هست داد ازاین دارم

قبول کن که گذشته ست کار من از اشک که سال هاست به تنهایی ام یقین دارم

  ................................... 

 
تمام جاده های جهان را به جستجوی نگاه تو آمده ام ، پیاده ، این تو و این پینه های پای من
 حالا بگو در این تراکم تنهایی ، مهمان بی چراغ نمی خواهی??

  ................................... 

 
رفتی و ندیدی که چه محشر کردم ، با اشک تمام کوچه را تر کردم ، وقتی که شکست بغض "تنهایی" من ، وابستگی ام را به تو باور کردم

   ................................... 


شب من پنجره ای بی فردا / روز من قصه ی "تنهایی" ما
 مانده بر خاک و اسیر ساحل / ماهی ام ، ماهی دور از دریا


   ................................... 

 
 نرو دستم به دامانت / نگو دیگر نمی آیی که میمیرم غریبانه  امان از درد تنهایی

  ................................... 

 
من به تنهایی این دل مشکوکم ! یا دلکم دل نیست ٬ یا آن که در دل است ٬ اهل دل نیست

سکوتم را نکن باور...

 

سکوتم را نکن باور

 

سکوتم را نکن باور

من آن آرامش سنگین پیش از قهر طوفانم

من آن خرمن

من آن انبار باروتم

که با آواز یک کبریت

آتش میشوم یک سر.....

 

لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید...

 

ادامه نوشته

متن کوتاه عاشقانه _ اس ام اس  عاشقانه 10

 


بی تو ترك برداشته ام و به هر بهانه ای ، دلم می شكند ،
گاهی گم می شوم پشت پنجره ها و سكوتم را بغض می كنم تا نشنوند صدای شكستنم را

  ................................... 
 

با عشق گریه کن ولی کسی را بخاطر عشق به گریه ننداز
 با عشق بازی کن ولی کسی را با عشق بازی نده!


 
 ................................... 
 

دلم با عشق تو عاشق ترین شد ، تمام لحظه هایم بهترین شد
 ولی بی مهریت کار دلم ساخت ، دل تنهای من تنهاترین شد.

  ................................... 


پس از مرگم بیا ای نوبهارم ، بیا با جمع خوبان بر مزارم
 کمر خم کن ببوس سنگ مزارم
که من در زیر خاک چشم انتظارم...

  ................................... 


انسان همیشه دنبال کسی که دوستش دارد درحال دویدن است اما هرگز به عقب برنمی گردد تا ببیند پشت سرشان نفر دیگری هم میدود.

 
  ................................... 

 
دیشب در جاده های سکوت در ایستگاه عشق هر چه منتظر ماندم

کسی برای لمس تنهاییم توقف نکرد و من تنهاتر از همیشه به خانه بر گشتم

  ...................................  


آنگاه که آوار تنهایی روحت را در هم شکست
 گوشه ی قلبت را بنگر ، من آنجا به انتظارت هستم
 

  ................................... 

 
در غریبانه ترین لحظه ی "تنهایی" خود ، چشمهایم را که در آن دریایی از محبت موج میزند به تو خواهم بخشید ، تا هیچ گاه به پاکی احساسم شک نکنی


  ................................... 

 
کم نامه ی خاموش برایم بفرست / از حرف پرم گوش برایم بفرست
 دارم خفه می شوم در این "تنهایی" / لطفا کمی آغوش برایم بفرست

   ................................... 

 
شمع و پروانه و بلبل همه جمع اند ، بی رحم ، بیا رحم به "تنهایی" من کن

 

 

متن کوتاه عاشقانه _ اس ام اس  عاشقانه 9

 

دو رکعت گریه

برای خاطره هایم

یک قنوت سکوت

برای یادت

دو سجده بی قراری

برای عشق برباد رفته

یک تشهد

برای مرگ دلم

 ................................... 

 آنقــدر مــــرا سرد کـــرد ؛

از خــــودش .. از عشـــق ..

کــه حـــالا بــه جـــای دلبستن ،  یــــخ بستــه امـ!

آهــــای !!! روی احســاســم پــا نگذاریــد ..

لیـــز می خوریــد .!.

 ................................... 

 ارزان تـر از آنچــه فکــرش را بکنی بـــودیــ ؛

امـــا بــرای مــن .. گـــــرانــ تمــام شدیــ!

................................... 

 آنقدر پیش این و آن از خوبی های نداشته اش گفتم که...

وقتی سراغش را میگیرند،شرم دارم بگویم تنهایم گذاشت...

 ................................... 

دنیای من

پر از دستهایست

که خسته نمی شوند

از نگه داشتن

نقاب ها . . . !

 ................................... 

 دل درد گرفته ام از بـس فنـجان های قهوه را سر کـشـیده ام

و تو

ته هیـچـکدام نـبـودی

 ................................... 

خاک پایت بوسه گاهم بود و بس /
بر سر راهت نگاهم بود و بس
ای نگاهت تکیه گاه خستگی /
عشق تو تنها گناهم بود و بس . . .

 
................................... 

یاد ن روزی که یاری داشتیم /
این چنین خوار نبودیم ،
اعتباری داشتیم
ای که ما را در زمستان دیده ای با پشت خم /
این زمستان را نبین ، ما هم بهاری داشتیم .

 ................................... 

در حنجره‌ام شور صدا نیست رفیق
یک لحظه دلم ز غم جدا نیست رفیق
بگذار که قصه را به پایان ببرم
آخر غم من یکی دو تا نیست رفیق 

 
................................... 

 در غم عشق نبودیّ و محبت کردی / این هم از لطف شما بود و نمی‌دانستیم
من نکردم گله از عهد و وفاداری تو / عهد ما عهد جفا بود و نمی‌دانستیم
رنج بی‌عشقی و تنهایی و بی‌مهری یار / همه تقدیر خدا بود و نمی‌دانستیم . . .

  

 

متن کوتاه عاشقانه

 

در اين شبــهاي بـــاراني

غــــــم انگيز است تنـــــــهايــــــي

بـــــــه امـــــــيد نگـــــــاهي تلــخ
که مي آيـــــي

به احســــاست قســــــم
يــــک شب

دلم مي ميرد از  حـــســـرت

و  من اهسته ميگويم :

                 تــــــو هــــــــم ديـــــگر نمـــيـــايــــي .....                

 

 

متن کوتاه عاشقانه

 

ميروم بي تو ولي ثانيه ها سنگين است  

  شعر چشمان غزل گوي تو آهنگين است   

       همسفر سهم من ازفصل شکوفايي تو           

         گل ياسي است که از حادثه عطرآگين است           

           کوچه اي منتظر و پنجره اي رو به نياز                

   خاطراتي است که بر دوش زمان سنگين است  

   واژه ها گم شده در لهجه نيلوفري ام   

 ميروي بي تو ولي ثانيه ها سنگين است...

 

 

باید فراموشت کنم...

 

باید فراموشت کنم

چندیست تمرین می کنم

من می توانم ! می شود !

آرام تلقین می کنم

حالم ، نه ، اصلا خوب نیست ....

تا بعد، بهتر می شود ....

فکری برای این دلِ آرام غمگین می کنم

من می پذیرم رفته ای

و بر نمی گردی همین !

خود را برای درک این ، صد بار تحسین می کنم

کم کم ز یادم می روی

این روزگار و رسم اوست !

این جمله را با تلخی اش ، صد بار تضمین می کنم...



من چه می دانستم...

 

از درون قفس سرد رها می کردیم

آرزو می کردم

دشت سرشار ز سبرسبزی رویا ها را

من گمان می کردم

دوستی همچون سروی سرسبز

چارفصلش همه آراستگی ست

من چه می دانستم

هیبت باد زمستانی هست

من چه می دانستم

سبزه می پژمرد از بی آبی

سبزه یخ می زند از سردی دی

من چه می دانستم

دل هر کس دل نیست

قلبها ز آهن و سنگ

قلبها بی خبر از عاطفه اند...

 

متن کوتاه عاشقانه _ اس ام اس  عاشقانه 8

 

 

کسی که رنگ پریدگی خزان را ادراک کرده

باشد به نیرنگ گل های رنگ رنگ دل نخواهد بست

به نامردانی چون تو دیگر دل نخواهم بست

................................... 

هر که را دیدم خیانت کرد و رفت

هر که با من بود یار من نبود

هر که آمد بر دلم زخمی گذاشت

خود ندانستم از این غمها چه سود

................................... 

تو رفیق نیمه راهی به خدا غرق گناهی

دیگه چاره ای ندارم می دونم در اشتباهی

تو دلم جائی نداری تو محبتی نداشتی

منو از ریشه سوزوندی دلمو تنها گذاشتی

 ...................................

نه مرا طاقت غربت نه تو را خاطر غربت

دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندارم

  ...................................

  هر چه فکر می‌‌کنم حرفم نمی آید .......
خیالت را گم کرده‌ام یا مسیر عاشقیت را ؟؟؟
شاید هم تو راه قلبم را گم کرده‌ای و
در شعر دیگران نشسته ای!!؟؟

 ................................... 

دراین بازار نامردی به دنبال چه میگردی؟
نمی یابی نشان هرگز توازعشق وجوانمردی!
بروبگذر از این بازار'' ازاین مستی وطنازی !
اگرچون کوه هم باشی
در این دنیا تو می بازی...

 ................................... 

روزی هزار بار دلم زنده میشود ،
وقتی که از هوای تو آکنده می شود.
گاهی که اشک حرف دلم را نمی زند،
یادتو بر مسیر لبم خنده می زند.

 ...................................

 تو همان لاله سرخی منم آن بلبل مست ،
بودنت زندگی ام نبودنت مرگ من است.

  ...................................

چشمانت زمین محبت بودند و من جاذبه اش را
وقتی سیب درخت دلم افتاد فهمیدم . . .

  ...................................


در تمنای نگاهت بی قرارم تا بیایی /
من ظهور لحظه ها را می شمارم تا بیایی
خاک لایق نیست تا به رویش پا گذاری /
در مسیرت جان فشانم گل بکارم تا بیایی . . .

 

متن کوتاه عاشقانه _ اس ام اس  عاشقانه 7

 

احساس سوختن به تماشا نمی شود

آتش بگیر تا که بدانی چه می کشم . . .

  ...................................

بودیم و کسی پاس نمیداشت که هستیم

باشد که نباشیم و بدانند که بودیم . . .

   ...................................

ساز گلهای دلم دلتنگ توست
حس نکردی یک نفر دلتنگ توست؟

   ...................................

از این به بعد تو زندگیم همه چیز پر.
روزای بی تو پر..دلتنگیام پر..شکستن دل پر..
جز تو همه چیز پر..
نازنینم:فقط تو نپر…

   ...................................

نگاهم کن که من محتاج ان چشمان دلتنگم
بگو بامن دوباره راز مستی را
که بی تو به یک دنیا شقایق دل نمیبندم

  ...................................

هنوز نیامده ای خداحافظ ؟

تقصیر تو نیست

همیشه همین گونه بوده ، برو اما من پشت سرت دست نه،دل تکان می دهم . . .

   ...................................

 روزهای دور از تو را هرگز نخواهم شمرد،
تا همیشه بگویم همین دیروز بود . . .

  ...................................

من آنقدر خواستمت که نخواستنت را ندیدم
تو آنقدر نخواستی که هیچ چیز از من ندیدی

   ...................................

بگذار که درها همگی بسته بمانند
وقتی که نگاهی نگران پشت دری نیست

 ..................................

چنان دل کندم از دنیا که شکلم شکل تنهایی است
ببین مرگ مرا در من که مرگ من تماشایی است
مرا در اوج می خواستی
تماشا کن ...... تماشا کن

 

متن کوتاه عاشقانه _ اس ام اس  عاشقانه 6

 

توی آسمون همیشه از یه ارتفاعی به بعد دیگه هیچ ابری وجود نداره ، پس هر وقت آسمون دلت ابری بود با دنیا نجنگ ، فقط اوج بگیر

 ...................................

نگاهت کافیست تادرهواى آمدنت بمیرم،توهمیشه دعوتى،رأس ساعت دلتنگى…

 ...................................

آنان که بودنت را قدر نمی دانند

رفتنت را “نامردی” میخوانند . . .

 ...................................

بیچاره آسمان …

دلش به خورشیدى خوش است که هر روز دورش میزند . . .

................................... 

زیبایی عشق به سکوت است نه فریاد ، پس با تمام سکوتم دوستت دارم . .
...................................

 هنوز هم…

از بین کارهای دنیا…

دل بستن به دلت بیشتر به دلم می چسبد . . .

 ...................................

میشه پروانه بود و به هر گلی نشست اما بهتره مثل تو مهربون بود و به هر دلی نشست

................................... 

بی هیچ دلیلی “بیادت هستم” تا نقض کنم قانونی را که علت می طلبد..

................................... 

جای قول و قرارهایمان امن است ، زیر پاهای تو !

  ...................................

عزیزم حسادت نکن ، این که بعد از تو بغل گرفته ام ، زانوی غم است !

 

 



متن کوتاه عاشقانه _ اس ام اس  عاشقانه 5

 

عاقبت از غم عشق تو دیوانه شدم / باده بر دست شدم راهی میخانه شدم

آن قدر حسرت میخانه کشیدم که ز شوق / به تمنای شرابت همچو پیمانه شدم . . .

 ...................................

عشق بعضی وقت ها از درد دوری بهتر است/بی قرارم کرده و گفته صبوری بهتر است

توی قرآن خوانده ام ، یعقوب یادم داده است/دلبرت وقتی کنارت نیست ، کوری بهتر است . . .

 ...................................

 تو را ای گل کماکان دوست دارم / به قدر ابر و باران دوست دارم

کجا باشی کجا باشم مهم نیست / تو را تا زنده هستم دوست دارم . . .

 ...................................

 مه شب مرغ دلم بر سر دیوار تو بود / میپرد از قفس و عاشق دیدار تو بود

خبرت هست که از خوبی خود بی خبری / به خدا خوبتر از خوبتر از خوبتری . 

  ...................................

 عجب رسمی ست رسم آدمیزاد / که دور افتاده را کم میکنند یاد

که دور افتاده حکم مرده دارد / که خاک مرده را کی میبرد باد . . .

 ...................................

 اگر باشی محبت روزگاری تازه خواهد یافت / زمین در گردشش با تو مداری تازه خواهد یافت

دل من نیز با تو بعد از آن پاییز طولانی / دوباره چون گذشته نوبهاری تازه خواهد یافت. . .

 ...................................

 بی رویت آینه کدر خواهد شد / آهم در شهر منتشر خواهد شد
چون بمبی ساعتی دلم در سینه / با تاخیر تو منفجر خواهد شد

 ...................................

باوفا! مهر تو اندر جان ماست

زندگی بی دوستی زندان ماست

کم بزن آتش دل بی تاب را

 یاد خوبت روز و شب مهمان ماست . . .

 ...................................

 من تنگ دلم یا که جهان تنگ شده

تیره بصرم یا افق این رنگ شده

گوش من بی حوصله بد میشنود

یا ساز طبیعت خشن آهنگ شده . . .

 ...................................

هدفم بود که هرگز نشوم عاشق کس / چون که رخسار تو دیدم ، هدفم سخت شکست

متن کوتاه عاشقانه _ اس ام اس4

چندیست در نبودنت به ساعت شنی می نگرم…

یک صحرا گذشته است…

 ...................................


حـالا کـه میـخـواهـی بـروی …. لطفــا قـدمـهـایـتـــ را تنـدتـر بـردار …. دلـم را فـرستــاده امـ
دنبـالـِـ نخــود سیـــاه . . . !

 ...................................


همیشه حرارت لازم نیست…گاهی از سردی یک نگاه… میتوان آتش گرفت .

  ...................................

اینجا زمین است ، زمین گرد است !
تویی که مرا دور زدی! … فردا که به خودم برسی، حال و روزت دیدنیست….

  ...................................

درفلسفه ی وفا چنین آمده است: دل وقف شکستن است..بیهوده نرنج !!

  ...................................

گاهی میان مردم
در ازدحام شهر
غیر از تو هرچه هست را فراموش می کنم …

 ...................................


من ندانم که کی ام
من فقط می دانم
که تویی،
شاه بیت غزل زندگی ام

 ...................................

هیچ دلی بی بهانه نمیتپد ، نمیدانم بهانه ها دلگیرند یا دلها بهانه گیر !

  ...................................

گرچه آلوده ی دنیای فریبم
اما سینه ای پاک به پهنای صداقت دارم ،
دل من عاطفه را می فهمد ،
با کسی سبزتر از عشق رفاقت دارم

  ...................................

 همیشه از فاصله ها گله مندیم
شاید یادمان رفته که در مشق های کودکیمان
گاه برای فهمدین کلمات فاصله هم لازم بود

متن کوتاه عاشقانه _ اس ام اس  عاشقانه 3

ای ثانیه ها مرا تب آلود کنید / سرتاسر خانه را پر از عود کنید

چشمان حسود کور ، عاشق شده ام / اسفند برای دل من دود کنید . . .

 ...................................

 تو از دردی که افتادست بر جانم چه می دانی؟

دلم تنها تو را دارد ولی با او نمی مانی

تمام سعی تو کتمان عشقت بود در حالی

که از چشمان مستت خوانده بودم راز پنهانی .

 ...................................

قلبم گرفت عزیزم از بس که بی وفایی

تنگ غروب گم شد الماس آشنایی

خواستی ردم کنی تو یک جوری که نفهمم

یک لحظه باورم شد که من چقدر نفهمم !

 ...................................

 روز روشن میره باز شب میرسه

غم میاد به هر دری سر میزنه

مگه میشه چشامو هم بزارم

وقتی غم قلبمو خنجر میزنه . . .

 ...................................

دلم را پیش خود پابند کردی / ولی گفتی تو یک دنیای دردی

غرورم را شکستی بی تفاوت / برو فکر کن همیشه خیلی مردی . . .

 ...................................

 همیشه درد از دیگران است ، گاه از نبودنشان ، گاه از بودنشان  . . .

 ...................................

بی وفا!!

ایـن روزهـا نـه مـجـالـی

بـرای دلـتـنـگـی دارم

و نـه حـوصـلـه ات را..

ولـی بـا ایـن هـمـه،

گـاه گـاهـی دلـم هـوای تـو را مـیکـنـد . . .

 ...................................

بس که دیوار دلم کوتاه است
هر که از کوچه ی تنهایی من میگذرد
به حوای حوسی هم که شده
سرکی میکشد و می گذرد……

 ...................................

رفتی و ندیدی که چه محشر کردم

با اشک تمام کوچه را تر کردم

وقتی که شکست بغض تنهایی من

وابستگی ام را به تو باور کردم

 ...................................

 ای اشک دوباره در دلم درد شدی
تا دیده ی من رسیدی و سرد شدی
از کودکی ام هر آنزمان خواستمت
گفتند دگر گریه نکن مرد شدی



متن کوتاه عاشقانه و اس ام اس2

 

اگر خواهی غم دل با تو گویم جایی نمی یابم

اگر پیدا شود جایی تو را تنها نمی یابم

اگر یابم تو را تنها و جایی هم شود پیدا

ز شادی دست و پا گم میکنم خود را نمی یابم

 ...................................

زندگی همچون بادکنکی است در دستان کودکی

که همیشه ترس از ترکیدن آن لذت داشتن آن را از بین میبرد

 ...................................

دوستی چیست؟

شاید شمعی است که هر دم میسوزد و
شاید عشقی است که هردم می جوشد و
شاید ترانه ایست که آوازه اش در دلها جاری است

ولیکن هر چه هست... زیباست...

 ...................................

انجماد قلب ها را از خشک سالی چشم ها میتوان فهمید

چشمی که گریستن نمیداند ، زیستن نمیتواند

...................................

 وقت فریاد شب و گریه نور

خودمو صدا زدم،خدا شنید

پر زدم از سر بام تا لب عشق

هر کی چشاشو نبست خدا رو دید

 ...................................

 تو اگر میدانستی که چه زخمی دارد خنجر از دست رفیقان خوردن

از من خسته نمی پرسیدی که چرا تنهائی

...................................

من که گفتم اين بهار افسردني است / من که گفتم اين پرستو مردني است
من که گفتم اي دل بي بند و بار / عشق يعني رنج ، يعني انتظار
آه عجب کاري به دستم داد دل / هم شکست و هم شکستم داد دل . . .

...................................

من شکستم تا تو را عاشق کنم / بعد من باران فقط آب است و بس
هر که بعد از من سراغت را گرفت / زشت يا زيبا فقط خواب است و بس . . .

...................................

اگر باغ نگاهم پر ز خار است، گلم تاراج دست روزگار است
به چشمانت قسم، با بودن تو، زمستاني ترين روزم بهار است . . .

...................................

ميروم ديگر شما يادم کنيد / من که رفتم اين غزل ها را شما دفتر کنيد
ميروم تا دل نبندم دل به خوبي هايتان / باز هم دل بستم و زخمي شدم ، باور کنيد . . .


...................................

 باختم در عشق، اما باختن تقدير نيست، ساختم با درد تنهايي، مگر تقدير چيست؟

 
...................................
چقدرسخته دلت بخواد سرت رو باز به ديواري تكيه بدي كه يه بار زير آوار نامرديش همه وجودت له شده...
 

متن کوتاه عاشقانه

 

خدایا
این دلتنگی های ما را هیچ بارانی آرام نمیکند
فکری کن
اشک ما طعنه میزند به باران رحمتت . . .

  ...................................

 نمیدانم از دلتنگی عاشقترم یا از عاشقی دلتنگ تر
فقط میدانم در آغوش منی ، بی آنکه باشی
و رفتی ، بی آنکه نباشی . . .

  ...................................

 من دلم تنگ است و یار دلتنگ نیست
حال دل از من نمیپرسی چرا ، حال پرسیدن که دیگر ننگ نیست

 ................................... 

 دلتنگ تو امروز شدم تا فردا /
فردا شد و باز هم توگفتى فردا
امروزدلم مانده و یک دنیا حرف /
یک هیچ به نفع دل
تو تا فردا . . .

  ...................................

 تو این دنیا تو این عالم / میون این همه آدم
ببین من دل به کی دادم / به اون کس که نمیخوادم
دلم شیشه دلش سنگه / واسه سنگه دلم تنگه

  ...................................

دلتنگم و دیدار تو درمان من است / بی رنگ رخت زمانه زندان من است
بر هیچ تنی مباد و بر هیچ دلی / آنچه از غم هجران تو بر جان من است

  ...................................

در هجوم لحظه های پوچ جدایی ، سکوت تنها یادگار با تو بودن است

  ...................................

سرم را شاید بتوانند دیگران گرم کنند
اما وقتى تو نیستى
هیچکس نیست دلم را گرم کند!

  ...................................

فراق و دوریت دیوانه ام کرد / چو مجنون راهی ویرانه ام کرد
چنان داغی به دل ماند از جدایی / که با هر آشنا بیگانه ام کرد

 ...................................


 می نویسم خاطرات با اشک و آه / در شبی تاریک و غمگین و سیاه
می نویسم خاطرات از روی درد/ تا بدانی دوریت با من چه کرد

 

 


با تو...

  تو از تبار مردمان ساده ای که از تو می شود ز پاکی زلال قصه ها شنید

  و با تو می شود به انتهای قله های دور دست رسید

  تو از صداقت تمام قلب های پاک

  و از صفای هب و از اصالت تمام عشق های بی غروب

  تو از قبله ی صفا و پاکی و نجابتی

  تمام عمر می شود ز خستگی نگفت

  و با تومی شود به شب اگر چه تیرهو طویل و بی طلوع
  نشست

  و لحظه ها نخفت

  تمام عمر می شود ز آرزو سخن نگفت ....


سجده عشق ....

 
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بــی وضــــو در کوچـــه لیلا نشســـت

                                                    
عشق آن شب مست مستش کرده بود
                                          فــــارغ از جـام الـستـش کــرده بـــود

ســجـده ای زد بـــر لــــب درگــاه او
پــــُر ز لـــیلــا شـــــد دل پـــــر آه او

                                                    
گـــفت یا رب از چه خوارم کرده ای
                                         بــــر صلیب عـــشق دارم کرده ای

جـــــام لیلا را به دسـتـم داده ای
وندر این بازی شــکستم داده ای

                                                  
  نشتر عشقش به جانم می زنی
                                          دردم از لیـلاســـــت آنم می زنی

خسته ام زین عشق، دل خونم نکن
من کـــه مجنونم تو مــــجنونم نــکن

                                                    
مــــرد ایــــن بـــازیــچـه دیگر نیستم
                                          این تو و لـــیلای تو... مــــن نیستم

گــــفت ای دیــوانه لــیلایــــــت منم
در رگ پنهان و پـــیــدایـــت منـــــم

                                                   
 ســــالها بــــا جــــور لیلا ســـاختی
                                          
 من کنارت بـــــودم و نـــشناخـــتی

عــشق لــــیلا در دلـــت انـــداختم
صد قمــــار عشق یکجا بـــاخـــتم

                                                  
  کـــــردمـــت آواره صــــحرا نـــــشد
                                           گفتم عاقل می شوی اما نــشد

سوختم در حسرت یک یـا ربــت
غیر لیلا بــــــر نــــیــامد از لــبت

                                                     روز و شب او را صـــدا کردی ولی
                                           دیدم امشب با مـنی گفتم بلی

مطمئن بودم به من سر می زنی
در حــــــریم خانه ام در می زنی

                                                    
حــــال این لیلا که خوارت کرده بود
                                           درس عشقش بی قرارت کرده بود

مرد راهش بـــاش تا شاهت کن
صد چو لیلا کشته در راهت کنم

 

عشق یعنی...

 
 
عشق یعنی با جهان بیگانگی
 عشق یعنی شب نخفتن تا سحر
  عشق یعنی سجده ها با چشم تر
   عشق یعنی سر به دار آویختن
    عشق یعنی اشک حسرت ریختن 
    عشق یعنی با جهان بیگانگی
 عشق یعنی شب نخفتن تا سحر 
  عشق یعنی سجده ها با چشم تر
   عشق یعنی سر به دار آویختن
    عشق یعنی اشک حسرت ریختن 
     عشق یعنی در جهان رسوا شدن
      عشق یعنی مست و بی پروا شدن
      عشق یعنی سوختن یا ساختن
       عشق یعنی زندگی را باختن
       عشق یعنی انتظار و انتظار
        عشق یعنی هرچه بینی عکس یار
         عشق یعنی دیده بر در دوختن
          عشق یعنی در فراقش سوختن
           عشق یعنی شعله بر خرمن زدن
            عشق یعنی رسم دل بر هم زدن
             عشق یعنی لحظه های التهاب
              عشق یعنی لحظه های ناب ناب
                عشق یعنی آب بر آذر زدن
                 عشق یعنی سوز نی ، آه شبان
                  عشق یعنی معنی رنگین کمان
                عشق یعنی شاعری دل سوخته
              عشق یعنی آتشی افروخته 
             عشق یعنی با گلی گفتن سخن 
               عشق یعنی خون لاله بر چمن
                  عشق یعنی دیده بر در دوختن
                     عشق یعنی در فراقش سوختن
                      عشق یعنی یک تیمّم، یک نماز
                     عشق یعنی عالمی راز و نیاز
                   عشق یعنی چون محمد پا به راه
                  عشق یعنی همچو یوسف قعر چاه 
                 عشق یعنی بیستون کندن به دست
               عشق یعنی زاهد اما بُـت پرست
              عشق یعنی همچو من شیدا شدن
             عشق یعنی قطره و دریا شدن
            عشق یعنی یک شقایق غرق خون
           عشق یعنی درد و محنت در درون
          عشق یعنی یک تبلور یک سرود
         عشق یعنی یک سلام و یک درود
        عشق یعنی لایق .... شدن
       عشق یعنی با خدا همدم شدن
      عشق یعنی جام لبریز از شراب
     عشق یعنی تشنگی یعنی سراب
    عشق یعنی لذت یک آرزو
   عشق یعنی یک بلای ماند گار 
 عشق یعنی هدیه ای از آسمان
عشق یعنی یک صفای سازگار

دوستی


       دوستي رو از زنبور ياد نگرفتم كه وقتي از گلي

       جدا ميشه ميره سراغ گل ديگه......

       بلكه دوستي رو از ماهي ياد گرفتم

       كه وقتي از آب جدا ميشه مي ميره......

 

کاش چون پاییز بودم ...

 

کاش چون پاییز بودم ... کاش چون پاییز بودم

کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز بودم

برگهای آرزوهایم یکایک زرد میشد

آفتاب دیدگانم سرد میشد

آسمان سینه ام پر درد می شد

ناگهان طوفان اندوهی به جانم چنگ می زد

اشکهایم همچو باران

دامنم را رنگ می زد

وه ... چه زیبا بود اگر پاییز بودم

وحشی و پر شور و رنگ آمیز بودم

شاعری در چشم من می خواند ... شعری آسمانی

در کنار قلب عاشق شعله می زد

در شرار آتش دردی نهانی

نغمهٔ من ...

همچو آوای نسیم پر شکسته

عطر غم می ریخت بر دلهای خسته

پیش رویم :

چهرهٔ تلخ زمستان جوانی

پشت سر :

آشوب تابستان عشقی ناگهانی

سینه ام :

منزلگه اندوه و درد و بدگمانی

کاش چون پاییز بودم ... کاش چون پاییز بودم

 

قصه ی رنگ پریده ، خون سرد....


 
من ندانم با که گویم شرح درد
 قصه ی رنگ پریده ، خون سرد ؟
 
هر که با من همره و پیمانه شد
 عاقبت شیدا دل و دیوانه شد

قصه ام عشاق را دلخون کند
 عاقبت ، خواننده را مجنون کند

 آتش عشق است و گیرد در کسی
 کاو ز سوز عشق ، می سوزد بسی
 
قصه ای دارم من از یاران خویش
قصه ای از بخت و از دوران خویش
 
یاد می اید مرکز کودکی
 همره من بوده همواره یکی
 
قصه ای دارم از این همراه خود
 همره خوش ظاهر بدخواه خود

او مرا همراه بودی هر دمی
 سیرها می کردم اندر عالمی
                                                ...........

ادامه نوشته

من سوختم ....

 
 

چه زیبا! گفتم دوستت دارم !چه صادقانه پذیرفتی!

چه فریبنده ! آغوشم برایت باز شد !چه ابلهانه! با تو خوش بودم !

چه كودكانه ! همه چیزم شدی ! چه زود ! به خاطره یك كلمه مرا ترك كردی !

 چه ناجوانمردانه ! نیازمندت شدم ! چه حقیرانه! واژه غریبه خداحافظی به من آمد!

 چه بیرحمانه! من سوختم ....



لحظه ی دیدار نزدیک است....

 

لحظه ی دیدار نزدیک است

باز من دیوانه ام ، مستم

باز می لرزد ، دلم ، دستم

باز گویی در جهان دیگری هستم

های ! نخراشی به غفلت گونه ام را ، تیغ

های ، نپریشی صفای زلفکم را ، دست

و آبرویم را نریزی ، دل

ای نخورده مست

لحظه ی دیدار نزدیک است

هوای تو ....


قفس سینه ز غوغای نفس می شکند
                         شوق دیدار تو ، دیوار قفس میشکند

سر پرواز ندارم به سویت ، جز با عشق
                        که هوای تو ، پر و بال هوس می شکند

sms های جدید تبریک سال نو - smsهای عاشقانه و ....

 

 خداوندا تو می دانی که من دلواپس فردای خود هستم

 مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را

 مبادا گم کنم اهداف زیبا را

 دلم بین امید و ناامیدی میزند پرسه 
                                     میکند فریاد 
                                        می شود خسته 
                                                      مرا تنها تو نگذاری خداوندا ..........


 
عشق زیر باران ایستادن و با هم خیس شدن نیست

عشق آنست که یکی برای دیگری چتر شود و
              
 او هیچوقت نفهمد که چرا خیس نشد!!!!



لحظات شادی خدا را ستایش کن
        لحظات سختی خدا را جستجو کن
                  لحظات آرامش خدا را مناجات کن
                        لحظات دردآور به خدا اعتماد کن
                               و در تمام لحظات خداوند را شکر کن ....


منو ببخش که بی خبر
              تو خلوتت پا میذارم
                        مقصرش تنهاییه
                              من که گناهی ندارم .......


غم بی تو ماندن اینقدر سخت است
که به هر آیینه می نگرم میشکند ...


پيام نوروز اين است .....
دوست داشته باشيد و زندگي کنيد
                   زمان هميشه از ان شما نيست.....


ما اهل دلـــیم اشاره را می فـــهمیم
            راز شب پر ستاره را می فهمیم
 
با پنجره های بســـته عادت داریـــم
            به دوســـت وفادار ارادت داریـــم


 

 

با تو .....

روزها با من و همراز دل من بودی
                     در وجودم، ای امیدم، مرهم زخم دلم بودی تو

   با نگاهت درد قلبم را چو نوری می ربودی
                          در دو دستم گرمی عشق و صفاراباغروری می سرودی


     با تو بودم چون شقایق در گلستان بهاری
                               با تو بودم چون پرستو در فضای آسمان بابیقراری

          من به دور از غصه بودم آن زمانی که عزیزم با تو بودم
                                    چشم خود را بر سیاهی بسته بودم آن زمانی که

                                                             عزیزم با تو بودم ........     

دلم گرفته است  ....

 

دلم گرفته است

دلم گرفته است

 

به ایوان می روم و انگشتانم را

بر پوست کشیدهٔ شب می کشم

چراغ های رابطه تاریکند

چراغ های رابطه تاریکند

 

کسی مرا به آفتاب

معرفی نخواهد کرد

کسی مرا به میهمانی گنجشک ها نخواهد برد

پرواز را به خاطر بسپار

پرنده مردنی ست  ....

 

تو یه میخک قشنگی ......

 

تو طبیعت گیاهی توی واحه بیابون

                          یه سبد پر از بهاریُ،توی طاقچه زمستون

 

توی این دنیای رنگی،تو یه رنگی تو یه رنگی

                         گل کاغذی کدومه ، تویه میخک قشنگی

 

دست مهربون موجی ، رو تن ساحل خسته

                         یه جزیره بزرگی ، واسه قایق شکسته

 

توی این همه غریبه ، تو یه آشنای خوبی

                         تو یه ظهر داغ داغی ، تو یه روز بی غروبی

 

تو یه قصه لطیفی ، واسه ی چشمای بی خواب
 
                        آیه های سبز ابری ، واسه باغچه های بی تاب

 

نمیدونم ، نمیدونم تو حقیقت یا خیالی

                        اونقدر سبزی که انگار روح جنگل شمالی

 

با تو موندن تا همیشه ، واسه من یه خواب دوره

                        می مونم منتظر تو ، دل من خیلی صبوره

                                                      دل من خیلی صبوره........

 

پس از مرگ ....

 

نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد
 نمی خواهم بدانم کوزه گر با خاک اندامم چه خواهد ساخت
   ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم
   
                                   
سوتکی سازند ......

 در دست بچه ای گستاخ و بازیگوش و
   او یکریز و پی در پی دم گرم خودش را
                     در گلویم سخت بفشارد و
                                                   خواب خفتگان آشفته سازد ......

تقدیم به آنان که با سیل اشک واپسین لحظه های تلخ و سینه سوز وداع را گذرانده اند .....

 

 ای همنشین ای همزبان ای وصله تن

ای یادگار روزهای خوب و شیرین

مژگان ما چون برگ کاج زیر باران

در پرده پرده چشمان ما چون ابر خاموش اشکی نهان است

                                       ای همزبان ای وصله تن
                                       برآمدیم از از دشت ها از آسمان ها
                بر اوج دریاها پریدیم          
                       تا عاقبت اینجا رسیدیم
                              
                       
  بامن بمان شاید 
                   پس از این یکدیگر را
                   هرگز ندیدیم .

 یک لحظه رخصت سرم را
    برشانه ات بگذارم ای دوست
          تابشنوی بانگ غریب های هایم را

من با توام یا نه نمیدانم کجایم میدانی تو؟
             
                    رنجی که در راه محبت ها کشیدیم
                     عمری که در صحرای محنت ها دویدیم
      
ای جان بیا با هم بگرییم
   شاید دگر از باغ های مهربانی گل نچیدیم

             ای جان بیا با هم بگیرییم
             شاید پس از این یکدیگر را هرگز ندیدیم .

این انبار بغض را در سینه بشکن از شرم بگذر

             سر را بنه بر شانه ام چون سر گذاران

                 چشمان غمگین را چنان ابرای بباران

                         بارنده ام کن بر چهره ام اشکی بباران

                                 آری بیا با هم بگرییم بر یاد یاران و دیاران

 

    ای هم ای هم نفس ای دوست ای یار

        این لحظه تلخ وداع است 

        در چشم ما فریاد غمگین جدایست

        فردا میان ما حصار کوه و دریاست

ما خستگانیم باید کنار هم بمانیم 
           با هم بگرییم با هم سرود تلخ غربت را بخوانیم .........

 

وبعد از رفتنت .......

 

شبی در پشت یک تنهایی نمناک و بارانی تو را با لهجه گل های نیلوفر صدا کردم
 
تمام شب برای با طراوت ماندن باغ قشگ آرزوهایت دعا کردم

پس از یک جست و جوی نقره ای در کوچه های آبی احساس تو را از بین گل هایی که در تنهای ام روییده بود با حسرت جدا کردم وتو در پاسخ آبی ترین موج تمنای دلم گفتی: دلم حیران و سرگردان چشمانی ست رویایی
و من تنها برای دیدن زیبایی آن چشم تو را در دشتی از تنهایی و حسرت رها کردم.
همین بود آخرین حرفت.....
و من....
        بعد از عبور تلخ و غمگینت حریم چشم هایم را به روی جنس غروب ساکت و نارنجی خورشید وا کردم.

نمیدانم چرا رفتی؟ نمیدانم چرا؟ شاید خطا کردم ....

و تو بی آنکه فکر غربت چشمان من باشی نمیدانم کجا؟ تا کی؟برای چه؟
ولی رفتی و

          بعد از رفتنت باران چه معصومانه می بارید و
            بعد از رفتنت قلب دریایی ترک برداشت و
               بعد از رفتنت رسم نوازش در غمی خاکستری گم شد و

گنجشکی که هر روز از کنار پنجره با مهربانی دانه برمیداشت تمام بال هایش غرق در اندوه و غربت شدو
              بعد از رفتنت آسمان چشمهایش خیس باران شد و
                 بعد از رفتنت انگار کسی حس کرد که من بی تو تمام هستی ام را از دست خواهم داد و
                    بعد از رفتنت دریا چه بغضی کرد.....
کسی فهمید که تو نام مرا از یاد خواهی برد.....

نمیدانم چرا رفتی؟؟؟
و میدانم که هر روز برای با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم......